نعمت هدایت (قرآن)یکی از مصادیق نعمت که در آیات قرآن به آن اشاره شده، نعمت هدایت است.میشوند. ۱ - نعمت بودن هدایتهدایت، از نعمتهای الهی: ۱. «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى ... وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛روزه، واجب در ماه رمضان است؛ ماهى كه قرآن، به عنوان راهنماى مردم، و نشانههاى هدايت و جدا كننده حق از باطل، در آن نازل شده است. ... و خدا را به خاطر اين كه شما را هدايت كرده، بزرگ بشماريد؛ باشد كه شكرگزارى كنيد. ۲. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... • ... وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ و كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند . ... مىگويند: ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين همه نعمتها رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدايت نكرده بود، ما به اينها راه نمىيافتيم. مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند. و در اين هنگام به آنان ندا داده مىشود كه: اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مىداديد، به ارث برديد.» ۳. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛ما موسی را با آيات و معجزات خود فرستاديم؛ و دستور داديم: قومت را از تاريكىها به سوى نور خارج ساز؛ و ایّام اللّه (روزهاى خاص الهى) را به آنان يادآورى كن. در اين، نشانههايى است براى هر شكيباى شكرگزار.» ۴. «أُولئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ ... وَ مِمَّنْ هَدَيْنا ...؛آنها پيامبرانى بودند از فرزندان آدم، كسانى كه خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود ...، و از كسانى كه هدايت كرديم....» ۵. «وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ فَلَمَّا قَضى زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا؛به خاطر بياور زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى به فرزند خواندهات «زيد» مىگفتى: «همسرت را براى خود نگاهدار و از خدا بپرهيز. و در دل خود چيزى را پنهان مىداشتى كه خداوند آن را آشكار مىكند؛ و از مردم مىترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى. هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سر آورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخواندههايشان- هنگامى كه از آنها بى نياز شدند و آنها را طلاق دادند- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحریم اين زنان بايد شكسته شود).>» ۶. «وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى • وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ؛ و تو را گمشده يافت و هدايت كرد، و نعمتهاى پروردگارت را بازگو كن!» ۲ - هدایت به نعمتهای بهشتیهدايت مؤمنان به نعمتهاى بهشتی، مستلزم حمد و سپاس به پيشگاه الهى: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا ... • ... وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا ...؛ و كسانى كه ايمان آورده .. مىگويند: ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به اين همه نعمتها رهنمون شد....» ۳ - هدایت بنیاسرائیلهدايت بنیاسرائیل از تاریکیها به نور به وسيله موسی علیهالسلام از نعمتهاى الهى و مقتضى حمد و سپاس از سوى آنان: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛ما موسى را با آيات و معجزات خود فرستاديم؛ و دستور داديم: قومت را از تاريكىها به سوى نور خارج ساز؛ و «ايّام اللّه» خاص الهی را به آنان يادآورى كن. در اين، نشانههايى است براى هر شكيباى شكرگزار.» ۴ - هدایت به وسیله نزول قراننزول قرآن به منظور هدايت انسانها، از نعمتهاى الهى مقتضى شکرگزاری: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى ... وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛روزه، واجب در ماه رمضان است؛ ماهى كه قرآن، به عنوان راهنماى مردم، و نشانههاى هدايت و جدا كننده حق از باطل، در آن نازل شده است. ... و خدا را به خاطر اين كه شما را هدايت كرده، بزرگ بشماريد؛ باشد كه شكرگزارى كنيد.» ۵ - اقتضای برخورداری از نعمت هدایتبرخوردارى از نعمت هدايت، مقتضى سجده و تواضع همراه با گریه در پيشگاه خداوند: «أُولئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّيَّةِ إِبْراهِيمَ وَ إِسْرائِيلَ وَ مِمَّنْ هَدَيْنا وَ اجْتَبَيْنا إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا؛آنها پيامبرانى بودند از فرزندان آدم، و از كسانى كه با نوح بركشتى سوار كرديم، و از دودمان ابراهیم و یعقوب، و از كسانى كه هدايت كرديم و برگزيديم، كسانى كه خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود، هنگامى كه آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مىشد به خاک مىافتادند، در حالى كه سجده مىكردند و گريان بودند.» ۶ - هدایت به صراط مستقیمهدايت به صراط مستقیم، از نعمتهاى الهى: ۱. «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ •صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ ..؛ما را به راه راست هدايت كن راه كسانى كه به آنان نعمت دادى....» بنابر اينكه «صراط الذين انعمت عليهم» بدل از «اهدنا ...» باشد كه معناى آن مىشود: ما را هدايت كن به راه كسانى كه به آنان نعمت دادهاى. ۲. «وَ لَهَدَيْناهُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ • فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً؛ و به يقين آنان را به راه راست، هدايت مىكرديم. و كسانى كه خدا و پيامبر را اطاعت كنند، در روز رستاخیز، همنشين كسانى خواهند بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان؛ و آنها همنشين خوبى هستند.» ۳. «وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلى مُوسى وَ هارُونَ • وَ هَدَيْناهُمَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ؛ ما به موسى و هارون نعمت بخشيديم. و آن دو را به راه راست هدايت نموديم.» ۴. «... وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً؛... و نعمتش را بر تو تمام كند و به راه راست هدايتت فرمايد» ۷ - هدایت به دینهدايت به دین، از نعمتهاى الهى: ۱. «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً • إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً؛ آيا اين گونه نيست كه زمانى طولانى از روزگار بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود؟! ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد و پذيرا گردد يا ناسپاس.» ۲. «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ • ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ؛ مرگ بر اين انسان، چقدر ناسپاس است! سپس راه سعادت را براى او آسان كرد.» بنابراينكه مقصود از «السبيل» سبيل دين باشد. ۸ - پانویس
۹ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۰، ص۵۹۵، برگرفته از مقاله «نعمت هدایت». |